حجم نقدینگی چیست؟ | چرا قیمت‌ها بالا می‌رود؟

حجم نقدینگی

پول، خون اقتصاد است. این جمله‌ی کوتاه، اهمیت حیاتی پول در چرخش اقتصاد را به خوبی نشان می‌دهد. اما آیا تا به حال فکر کرده‌اید که اگر مقدار این خون (پول) در بدن اقتصاد زیاد یا کم شود، چه اتفاقی می‌افتد؟

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا قیمت‌ها هر روز بالا می‌رود؟ یا اینکه چرا گاهی اوقات پیدا کردن کار سخت می‌شود؟ پاسخ بسیاری از این سوالات را می‌توان در مفهوم حجم نقدینگی جستجو کرد.

حجم نقدینگی، یک تیغ دو لبه است. از یک سو، می‌تواند به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال کمک کند و از سوی دیگر، می‌تواند به تورم و نابرابینی اقتصادی دامن بزند. پس سوال اینجاست که چگونه می‌توانیم حجم نقدینگی را به گونه‌ای مدیریت کنیم که هم به رشد اقتصادی کمک کند و هم از بروز بحران‌های اقتصادی جلوگیری کند؟

حجم نقدینگی چیست؟

حجم نقدینگی مقدار پولی است که در یک اقتصاد در گردش است. این حجم، مانند یک موتور محرک، اقتصاد را به جلو می‌راند. اما اگر این موتور بیش از حد قوی شود یا به اندازه کافی نیرو نداشته باشد، می‌تواند به اقتصاد آسیب جدی وارد کند.

حجم نقدینگی شامل مجموع کل ارز و سایر دارایی‌های نقدی در اقتصاد یک کشور است که شامل تمام وجوه نقد در گردش و تمام سپرده‌های بانکی می‌شود که صاحب حساب می‌تواند به راحتی آنها را به پول نقد تبدیل کند. دولت‌ها ارز کاغذی و سکه را از طریق خزانه بانک‌های مرکزی خود یا ترکیبی از هر دو منتشر می‌کنند. برای حفظ ثبات اقتصاد، تنظیم کننده‌های بانکی از طریق تغییر سیاست و تصمیمات نظارتی، حجم نقدینگی موجود را افزایش یا کاهش می‌دهند.

افزایش میزان نقدینگی معمولاً سرمایه‌گذاری بیشتری ایجاد می‌کند و پول بیشتری را در دست مصرف‌کنندگان قرار می‌دهد و در نتیجه هزینه‌ها را تحریک می‌کند یعنی کسب و کارها با سفارش مواد اولیه بیشتر و افزایش تولید پاسخ می دهند. افزایش فعالیت‌های تجاری تقاضا برای نیروی کار را افزایش می‌دهد. افزایش حجم نقدینگی منجر به تورم می‌شود. اگر میخواهید بدانید که وضعیت تورم در ایران چگونه است به یادداشت آمار تورم در ایران مراجعه کنید.

اگر میزان نقدینگی یا نرخ رشد آن کاهش یابد، ممکن است برعکس اتفاق بیفتد. بانک‌ها کمتر وام می‌دهند، کسب و کارها پروژه‌های جدید را به تعویق می‌اندازند، و تقاضای مصرف‌کنندگان برای وام مسکن و وام خودرو کاهش می‌یابد.

تغییر در حجم نقدینگی برای مدت طولانی به عنوان یک عامل کلیدی در هدایت عملکرد اقتصادی و چرخه‌های تجاری در نظر گرفته شده است. سه نظریه اقتصادی مهم، یعنی نظریه مقداری پول ایروینگ فیشر (Irving Fisher’s Quantity Theory of Money)، پول‌گرایی (Monetarism) و نظریه چرخه تجاری اتریشی (Austrian Business Cycle Theory)، هر یک دیدگاه‌های متفاوتی در مورد حجم نقدینگی بر اقتصاد دارند.

از نظر تاریخی، اندازه گیری عرضه پول نشان داده است که بین حجم نقدینگی و تورم و نیز حجم نقدینگی و سطح قیمت رابطه وجود دارد.

با این حال، از سال 2000 این روابط کمتر قابل پیش بینی شده است و قابلیت اطمینان آنها را به عنوان راهنمای سیاست پولی کاهش یافته است. اما همچنان معیارحجم نقدینگی هنوز به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند و مورد توجه اقتصاددانان است.

نحوه محاسبه حجم نقدینگی

برای به دست آوردن حجم نقدینگی در یک اقتصاد، از داده‌ها و آمارهای اقتصادی بانک مرکزی یا موسسات مالی معتبر استفاده می‌شود. حجم نقدینگی به صورت مجموع پول (M1) و شبه‌پول (M2) محاسبه می‌شود. روش به دست آوردن حجم نقدینگی به طور خلاصه به شرح زیر است:

1. محاسبه پول(M1)

اسکناس و سکه‌های در دست مردم: مقدار اسکناس و سکه‌هایی که به صورت فیزیکی در دست افراد جامعه وجود دارد. سپرده‌های دیداری (حساب‌های جاری): سپرده‌هایی که در حساب‌های بانکی افراد موجود است و می‌توانند در هر زمان به صورت آنی از آن‌ها استفاده کنند (مثلاً از طریق کارت‌های اعتباری یا چک).

=M1اسکناس و سکه‌های در دست مردم + سپرده‌های دیداری

2. محاسبه شبه‌پول(M2)

سپرده‌های غیردیداری (حساب‌های پس‌انداز و مدت‌دار): شامل سپرده‌هایی است که افراد نمی‌توانند به‌راحتی به آنها دسترسی داشته باشند، اما همچنان می‌توانند در مدت کوتاهی به پول نقد تبدیل شوند. سپرده‌های قرض‌الحسنه و سپرده‌های سرمایه‌گذاری مدت‌دار نیز در این دسته قرار دارند.

3. محاسبه حجم کل نقدینگی

در نهایت، برای محاسبه حجم کل نقدینگی، کافی است M1 و M2 را با هم جمع کنیم:

M1 + M2 = حجم کل نقدینگی

در نمودار زیر که بانک مرکزی از حجم نقدینگی از خرداد سال 1402 تا سه ماه ابتدایی 1403 منتشر کرده است:

در نمودار بالا نقدینگی به نسبت پایه پولی بررسی شده است. همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، فاصله بین پایه پولی و حجم نقدینگی کاهش پیدا کرده است. در خرداد سال 1402 فاصله بین پایه پولی و حجم نقدینگی حدود 12 درصد است که نشان میدهد رکود اقتصادی اتفاق افتاده است بانک مرکزی با سیاستگذاری توانسته این فاصله را در اسفند 1402 کاهش دهد و به هم برساند.

پایه پولی شامل پول نقد در گردش (اسکناس و مسکوکات در دست مردم) به‌علاوه سپرده‌های بانک‌ها نزد بانک مرکزی است. به عبارت ساده‌تر، پایه پولی به پول‌هایی اطلاق می‌شود که مستقیماً توسط بانک مرکزی ایجاد می‌شوند و بیشترین تأثیر را بر کل نقدینگی اقتصاد دارند. پایه پولی به عنوان پول پرقدرت شناخته می‌شود، زیرا افزایش یا کاهش آن می‌تواند تأثیر زیادی بر نقدینگی کلی داشته باشد. پایه پولی توسط بانک مرکزی خلق می‌شود و با ورود به چرخه گردش پول در شبکه بانکی می‌تواند به چندین برابر پول بیشتر تبدیل شود که همان نقدینگی است.

پایه پولی شامل سه بخش است:

  • اسکناس و مسکوکات در دست مردم.
  • اسکناس و مسکوکات در صندوق بانک‌ها.
  • سپرده‌های بانک‌ها نزد بانک مرکزی.

نسبت ضریب فزاینده پولی و حجم نقدینگی

ضریب فزاینده پولی، نسبت حجم نقدینگی به پایه پولی است و نشان می‌دهد که با یک واحد افزایش در پایه پولی، چه مقدار نقدینگی در اقتصاد ایجاد می‌شود. ضریب فزاینده نشان‌دهنده این است که بانک‌ها چگونه می‌توانند از طریق عملیات وام‌دهی و خلق اعتبار، حجم پول در گردش را چند برابر کنند.

در ایران فرایند وام گرفتن برای عموم اقشار مردم با دشواری‌های بسیاری همراه است در حالیکه سیاست بانک‌ها برای افزایش حجم پول در گردش، اعطای وام به کارمندان خود است. در صورتیکه تمایل به اطلاع از مبالغ هنگفتی که بانک‌ها برای اعطای وام به کارمندان خود تخصیص داده‌اند دارید یادداشت مبلغ 91.5 همتی وام کارمندان بانک را بخوانید.

فرمول ضریب فزاینده پولی:

این ضریب به ما می‌گوید که هر واحد پول که توسط بانک مرکزی به عنوان پایه پولی منتشر می‌شود، چند برابر به عنوان نقدینگی در اقتصاد می‌چرخد. به عبارت دیگر، هر چه ضریب فزاینده بالاتر باشد، توان وام‌دهی بانک‌ها بیشتر است و نقدینگی بیشتری در اقتصاد ایجاد می‌شود.

ضریب فزاینده بالا: به معنای نقدینگی بیشتر، رشد اقتصادی سریع‌تر، اما با خطر تورم و حباب‌های مالی.

ضریب فزاینده پایین: به معنای کنترل تورم، اما کاهش نقدینگی، رکود اقتصادی و افزایش بیکاری.

ضریب فزاینده نقدینگی

نمودار بالا نشان می دهد که از خرداد 1402 تا شهریور 1402، ضریب فزاینده [1]بین 7.2 تا 7.27 نوسان داشته است، که نشان‌دهنده ثبات نسبی در این دوره است.از مهر 1402 تا آذر 1402، ضریب کمی افزایش یافته و به حدود 7.21 تا 7.33 رسیده است. در دی و بهمن 1402، ضریب به 7.31 و سپس به 7.42 رسیده که روندی افزایشی نشان می‌دهد.در اسفند 1402، ضریب فزاینده به 7.16 کاهش یافته که نشان‌دهنده کاهش خلق اعتبار است. سپس در فروردین و اردیبهشت 1403 دوباره افزایش یافته و به حدود 7.43 رسیده است.در خرداد 1403، ضریب به 7.51 رسیده که بالاترین مقدار در دوره یک‌ساله است.

ضریب فزاینده بالا: ضریب 7.51 در خرداد 1403 نشان می‌دهد که سیستم بانکی توانسته از هر واحد پول پایه خلق شده توسط بانک مرکزی، نقدینگی بیشتری تولید کند. این می‌تواند به معنای افزایش وام‌دهی و افزایش نقدینگی در اقتصاد باشد. در صورتی که این رشد نقدینگی بیش از رشد تولید کالاها و خدمات باشد، خطر افزایش تورم وجود دارد.

نوسانات ضریب فزاینده: کاهش در برخی ماه‌ها (مانند اسفند 1402) ممکن است به علت سیاست‌های انقباضی بانک‌ها یا کاهش وام‌دهی باشد که می‌تواند نشانه‌ای از کاهش خلق اعتبار و کاهش نقدینگی در آن دوره باشد. نمودار نشان می‌دهد که ضریب فزاینده نقدینگی در اقتصاد ایران در حال افزایش بوده و به بالاترین سطح خود در خرداد 1403 رسیده است. این افزایش می‌تواند نشان‌دهنده رشد نقدینگی و وام‌دهی توسط بانک‌ها باشد، که در عین حال می‌تواند باعث افزایش تورم در آینده شود اگر کنترل کافی بر نقدینگی اعمال نشود.

چگونه مدیریت حجم نقدینگی به رشد اقتصادی منجر می‌شود؟

مدیریت صحیح حجم نقدینگی یکی از چالش‌های اصلی سیاست‌گذاران اقتصادی در هر کشوری است. از یک سو، افزایش نقدینگی می‌تواند به رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری کمک کند. از سوی دیگر، افزایش بی‌رویه نقدینگی می‌تواند به تورم، حباب‌های اقتصادی و در نهایت بحران‌های مالی منجر شود. بنابراین، یافتن نقطه‌ی تعادل بین رشد اقتصادی و پایداری، یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست‌های پولی است.

جوامعی که قادر به ایجاد تعادل در حجم نقدینگی نیستند دچار تورم لگام گسیخته می‌شوند، معیشت مردمان آن با تهدیدات جدی مواجه می‌شود و سلامت اقتصادی آن به خطر می‌افتد. اگر علاقمند به آگاهی از میزان سلامت اقتصادی کشورها هستید مقاله شاخص فلاکت و سلامت اقتصادی جوامع را مطالعه کنید.

راهکارهای مدیریت حجم نقدینگی:

  • سیاست‌های پولی انقباضی: در شرایطی که اقتصاد با تورم بالا مواجه است، بانک مرکزی می‌تواند با افزایش نرخ بهره و کاهش عرضه پول، از رشد بیش از حد نقدینگی جلوگیری کند.
  • سیاست‌های پولی انبساطی: در شرایط رکود اقتصادی، بانک مرکزی می‌تواند با کاهش نرخ بهره و افزایش عرضه پول، به تحریک تقاضا و رشد اقتصادی کمک کند.
  • ابزارهای بازار باز: بانک مرکزی می‌تواند با خرید و فروش اوراق بهادار دولتی، حجم نقدینگی را در بازار کنترل کند.
  • نسبت ذخیره قانونی: افزایش نسبت ذخیره قانونی بانک‌ها، باعث کاهش توانایی آن‌ها در ایجاد پول می‌شود و به این ترتیب به کنترل رشد نقدینگی کمک می‌کند.
  • مالیات‌دهی: افزایش مالیات‌ها، به ویژه مالیات بر درآمد، می‌تواند به کاهش قدرت خرید مردم و در نتیجه کاهش تقاضا و مهار تورم کمک کند.
  • توجه به بخش واقعی اقتصاد: سیاست‌گذاران باید به بهبود محیط کسب و کار، حمایت از تولید داخلی و افزایش بهره‌وری توجه کنند تا رشد اقتصادی پایدار ایجاد شود.

اهمیت مدیریت نقدینگی:

مدیریت صحیح حجم نقدینگی برای دستیابی به اهداف زیر ضروری است:

  • کاهش نرخ تورم: تورم بالا، قدرت خرید مردم را کاهش می‌دهد و به اقتصاد آسیب می‌رساند.
  • ثبات اقتصادی: نوسانات شدید اقتصادی، به سرمایه‌گذاری و تولید آسیب می‌رساند.
  • رشد اقتصادی پایدار: رشد اقتصادی باید به گونه‌ای باشد که به نفع همه اقشار جامعه باشد و به محیط زیست آسیب نرساند.
  • کاهش نابرابری: سیاست‌های پولی باید به گونه‌ای طراحی شوند که به کاهش نابرابینی اقتصادی کمک کنند.

منابع:

مرکز آمار ایران

اکو ایران

investopedia

study smarter